مطلبم را با یک سوال آغاز میکنم و در ادامه نظر خود را خواهم نوشت  .

وقتی کسی هدیه ی ارزشمندی را در قالب آگاهی ؛ راهنمایی ؛ نظریه ؛ هنر و . به ما پیش کش میکند چرا با جستجو در زندگی شخصی اش بر آنیم تا ربطی میان ادعاها (هدیه ) و عملش بیابیم و با کوچکترین تناقض خط بطلان بر آن هدیه بکشیم ؟!

ممکن است یک فرد متخصص ، هنر ، آموزه ها ، اطلاعات و راهنمایی هایی ارائه دهد که در زندگی خود او به تمامی عملی نشده باشد. این هرگز به معنای ابطال آنها نیست !  معنای آن فقط این میتواند باشد که ان فرد متخصص یا هنرمند و نویسنده و . در اجرای ادعاهایش و یا تطابق آنها با اعمالش بطور کامل موفق نبوده است . یک مورد اجرای ناموفق و یا یک نمونه نقض هرگز موجب ابطال نیست .


اما واقعا چرا ما ایرانی ها اینچنین رفتار و رویکردی در قبال مدعیان علمی و روانشناسی و اجتماعی و اساتید داریم ؟!

شاید دلیل آن دو موضوع باشد :

1# موفقیت اجرای شخصی فرد مدعی را ملاک ارزشیابی موضوع مورد ادعا و ارائه شده  قرار می دهیم .

2# از فرد مدعی یک بت میسازیم و بلافاصله که مورد تناقضی پیدا میکنیم فورا بت خود را میشکنیم . من به این میگویم قضاوت کردن فرد بجای تحلیل موضوع !



قطعا موارد دیگری نیز وجود دارد .



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها